وقتی حرف از رفتن میزنی فقط برو...

مابین اینهمه رفتنت و نا امید کردن تمام امید هایم

به عقب نگاه کردنت چیست؟!؟!؟

می خواهی به چشم ببینی شکستنم را؟....

بگذار روشنت کنم...!

من ! ا اینهمه نگاه کردن هایت ذره ذره آب می شوم...

با آن همه! وعده های از سر دلخوشیم که شاید...

دلت به رحم بیاید و عزم آمدن کنی

امیدوارم می کند....

و هر بار که چهره برمیگیری و ادامه می دهی به رفتنت...

من تمام می شوم تمام!!!
8 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/09/07 - 20:52
دیدگاه
bamdad

اجازه ی ما دست شماست...

1392/09/7 - 21:00
bamdad

خواهش...

1392/09/7 - 21:05